هیچ‌کس از قرنطینه خوشش نمی‌آید اما قطعا یکی از مزایای تعطیلی‌ها و در خانه ماندن‌ها همین بازی‌های ویدیویی، به‌خصوص بازی‌های کوآپ هستند. پس اکنون بهترین زمان برای جوزف فارس (Josef Fares)، طراح سوئدی-لبنانی است که یک بازی ماجراجویی دونفره، پر از معماها و روایت‌های احساسی و اکشن را طراحی کند. در دهه‌ی اخیر سازندگان بازی‌های ویدیوئی به موضوعات دنیای بزرگسالان مانند افسردگی، مرگ عزیزان و ... پرداخته‌اند. سازندگان بازی It Takes Two این روند را با یک بازی که حول محور جدایی و طلاق می‌چرخد ادامه داده‌اند. بازی It Takes Two در سبک اکشن ماجراجویی و خطی، در تاریخ ۲۶ مارس ۲۰۲۱ بر روی پلتفرم‌های PS4، PS5، ایکس‌باکس وان، ایکس‌باکس سری S و X و PC عرضه شد. در ادامه به بررسی این بازی می‌پردازیم..
داستان این بازی به کارگردانی جوزف فارِس، بلافاصله شما را به یاد ماجراهای جالب و خانوادگی داستان اسباب‌بازی‌ها، فروزِن و ماداگاسکار می‌اندازد. یک دختر کوچک از اینکه پدر و مادرش تصمیم به طلاق گرفته‌اند ناراحت است. زمانی‌که به خاطر جدایی پدر و مادرش در حال گریه است، اشک‌هایش او روی عروسک‌های دست‌سازش می‌ریزد.
این‌جا است که ذهن و روح والدینش به این دو عروسک منتقل میشود. از این جا به بعد، این دو عروسک با لباس‌های کوچک و ظریف و بدن‌های سفالی‌شان باید به کمک یک کتاب خودیاری به نام دکتر حکیم رابطه‌ی خود را نجات دهند و به زندگی مشترک خود با دخترشان ادامه دهند.
متاسفانه اگرچه این بازی یک تجربه‌ی سرگرم‌کننده است، داستان آن را می‌توان کمی مضحک، کسل‌کننده و مشکل‌ساز تلقی کرد. در ابتدای بازی در کات‌سین‌ها به شما گفته میشود که پدر و مادر قصد جدایی دارند؛ اما از علت آن صحبتی نمی‌شود. آنچه شما می‌‌دانید این است که دختر کوچک خانواده از این موضوع ناراحت است و شما باید در این بازی پدر و مادر را در مسیر منصرف شدن از طلاق یاری کنید. به نظر می‌رسد این بازی قصد دارد به شما بگوید یک ازدواج، هرچقدر هم که ناموفق باشد نباید به جدایی کشیده شود زیرا اثرات روانی منفی روی کودک خواهد داشت.
بازی در مجموعه‌ای از محیط‌های زیبای خانگی، از کارگاه گرفته تا باغ، گلخانه و خانه اتفاق می‌افتد و شما را به چالش‌های دونفره‌ی جذاب دعوت می‌کند؛ جایی که با انواع پازل‌های هوشمندانه روبه‌رو می‌شوید و باید به کمک هم‌تیمی‌خود آن‌ها را حل کنید. در این بازی معمولا یک کاراکتر کارهایی مانند پریدن، دویدن و بالا رفتن از ارتفاعات را انجام می‌دهد و کاراکتر دیگر وظیفه‌ی آماده کردن مسیر را به عهده دارد.
برای مثال ممکن است یک کاراکتر از تفنگ میخکوب برای درست کردن دستگیره روی دیوار استفاده کند یا یک مدار الکتریکی را تکمیل کند. این در حالی است که کاراکتر دیگر تنها وظیفه‌ی فشار دادن یک دکمه را به عهده دارد. صحبت کردن و برنامه‌ریزی کردن توسط بازیکنان اهمیت زیادی در پیش رفتن در مسیر بازی دارد.
در این بازی به کاراکترها گجت‌هایی داده میشود که برای موثر بودن باید آن‌ها را در کنار هم استفاده کنید.
دو کاراکتر اصلی بازی یعنی کودی Cody و مِی May تصمیم می‌گیرند از هم جدا شوند. دختر خانواده رز Rose ناخواسته ذهن و روح آن‌ها را وارد عروسک‌های سفالی خود می‌کند و این دو باید یاد بگیرند چگونه دوباره یکدیگر را دوست داشته باشند. کودی و می مسیر بازی را به کمک یک کتاب راهنما، که یک کتاب سخنگو با لهجه‌ای است که نمی‌توانید تشخیص دهید ایتالیایی است، یا فرانسوی یا اسپانیایی، پیش می‌برند؛ آن هم از طریق معماهای فیزیک و چالش‌های پلتفرمی.
مثلا شما در مرحله‌ای از بازی هستید که مانند یک جعبه ابزار بزرگ است. می یک چکش دارد تا بتواند به اشیا ضربه بزند و میخ‌هایی که در دیوار گیر کرده‌اند را خارج کند. کودی این توانایی را دارد که با تفنگ میخکوب میخ‌ها را به سمت دیوار شلیک کند و سپس آن‌ها را به سمت خود برگرداند؛ درست مانند کاری که تور Thor با چکشش انجام می‌داد. تنوع و خلاقیت در این بازی بی‌پایان است و شما برای پیش بردن بازی چاره‌ای جز صحبت، همکاری و همفکری با پارتنر خود ندارید.
حل کردن معماهای این بازی علاوه‌بر زمان‌بندی خوب و همفکری نیازمند مهارت‌هایی است که در هر بخش از بازی به شما داده میشود. برای مثال در یک مرحله، مِی یک چکش دارد و کودی میخ. البته ماموریت‌های بازی همیشه به این شکل ساده نیست. بعدها به شما قدرت‌های بیشتری در بازی داده میشود؛ مانند توانایی تغییر اندازه، تبدیل شدن به گیاهان مختلف، چکمه‌های ضد جاذبه یا حتی قدرت ایجاد یک کلون از خود.
از آنجاییکه این بازی توسط استودیو Hazelight طراحی و ساخته میشود، این نحوه بازی‌سازی تعجبی ندارد. این کمپانی با طراحی و ساخت بازی A Way Out، یک بازی درام خانوادگی دو نفره به شهرت رسید. این بازی هم به همان نسبت متکی به وجود نفر دوم است که می‌تواند به‌صورت آنلاین یا آفلاین باشد. شما به کمک آپشن Friend Pass می‌توانید از هرکدام از دوستان‌تان برای بازی دعوت کنید؛ حتی اگر خودشان بازی را خریداری نکرده باشند.
صرف‌نظر از ایرادهای جزئی می‌توان گفت این بازی کاملا زیبا و فراتر از انتظار شما خواهد بود. همانطور که سازندگان It Takes Two وعده داده‌اند، شما با نوآوری و خلاقیت زیادی در مسیر بازی روبه‌رو خواهید بود. در هر فصل چیزهای زیادی برای کشف کردن وجود دارد؛ همچنین لحظاتی که داستان کمی به عقب برمی‌گردد تا شما بهتر بتوانید به گشت‌وگذار و جست‌وجو بپردازید. مهم نیست در کدام نقطه از بازی هستید – اتاق خواب رز یا گلخانه و ... – هر کجا که هستید سعی کنید به جست‌وجو بپردازید تا رازهای بیشتری را کشف کنید.
مینی‌گیم‌های عجیب و غریب و سرگرم‌کننده که برای اکتشاف و تجربه‌های رقابتی طراحی شده‌اند؛ برای مثال مسابقه‌ی حلزون‌ها یا یک شطرنج هیجان‌انگیز.
داستان بازی ممکن است گاهی اوقات بیش از حد عجیب و غریب به نظر برسد. شما لحظه‌ای در حال تماشای یک کات‌سین هستید که در آن رز را با بدن بی‌هوش پدر و مادرش که روحشان به عروسک‌های بی‌جان منتقل شده، نشان می‌دهد. در صحنه‌ی دیگری در قالب یک جفت عروسک هستید که با یک موشک‌انداز متصل به یک هواپیمای اسباب‌بازی سنجاب شکار می‌کنید.
It Takes Two دائما در حال غافلگیر کردن شما است. این بازی از هر آیتم به روش‌های بی‌شماری استفاده می‌کند. در حقیقت نوآوری و خلاقیت در استفاده از عناصر و آیتم‌های مختلف، چه به‌صورت جداگانه و چه به‌صورت مشارکتی تحسین‌برانگیز است و یکی از نکات قوت این بازی به‌شمار می‌رود.
شما دو عروسک زنده هستید که دنیای اطرافتان دائما در حال تغییر است. می‌توانید حال‌وهوای داستان اسباب‌بازی‌ها را تا حدودی در این بازی احساس کنید. It Takes Two قابلیت این را دارد که زندگی کسل‌کننده‌ی روزمره را به هیجانی بی‌وصف تبدیل کند. ماموریت شما در ظاهر بسیار ساده است؛ رز عروسک‌ها را در گوشهای از انباری پنهان می‌کند و شما باید به داخل خانه بازگردید. ممکن است ساده به‌نظر برسد اما خطرهای زیادی شما را در این مسیر تهدید می‌کند. ازجمله یک جاروبرقی پیر و بداخلاق که حسابی از دست کودی و می به خاطر زباله‌های زیادی که مجبور است بردارد عصبانی است.
بازی با بازگشت شما به خانه به پایان نمی‌رسد. شما پیش دخترتان برگشته‌اید اما هنوز عروسک هستید. این‌جا است که تمرکز بازی از روی رز به کودی و می تغییر می‌کند. دکتر حکیم، کتاب که شما را در مسیر بازی راهنمایی می‌کند نقش پررنگ‌تری در بازی خواهد داشت. این کتاب شما را در مراحل مختلف راهنمایی می‌کند تا اختلافات و مشکلات ازدواج کودی و می را حل کنید. گیم‌پلی بازی شما را به مکان‌هایی خارق‌العاده‌تر که ارتباط بیشتری با زندگی مشترک این دو دارد می‌برد؛ برای مثال به داخل یک گوی کریستالی برفی یا یک ساعت کوکو.
دانستن اینکه It Takes Two را دقیقا کودکان می‌توانند بازی کنند یا بزرگسالان نیازمند بررسی بیشتر بازی است. ممکن است فضای رنگارنگ و چالش‌های پلتفرمی و ظاهر عروسکی کاراکترها باعث شود تصور کنید این بازی برای کودکان طراحی شده است. اما برخی از اصطلاحات قدیمی یا دیالوگ‌های بازی ممکن است برای کودکان غیرقابل درک و کسل‌کننده باشد.
به‌علاوه، در برخی لحظات فضای بازی به قدری تاریک و ناراحت‌کننده میشود که ممکن است پدر و مادرها را وادار به خاموش کردن کنسول کند. در یک نقطه از بازی کودی و می به این نتیجه می‌رسند که تنها راه شکستن طلسم و برگشتن به بدن اصلی‌شان این است که دخترشان را وادار به گریه کنند؛ خوب البته این ایده‌ی کودی است.
به همین دلیل آن‌ها تصمیم می‌گیرند اسباب‌بازی مورد علاقه‌ی دخترشان یعنی فیل عروسکی به نام کیوتی Cutie را به قتل برسانند.
به کمک همان جادو یا طلسمی که کودی و می را به دو عروسک تبدیل کرد، کیوتی هم جان می‌گیرد. زمانی‌که کیوتی از نقشه‌ی قتل خود باخبر میشود برای نجات جان خود به پدر و مادر رز التماس می‌کند. درحالی‌که کودی و می او را به سمت پرتگاه می‌کشانند می‌توانید صدای جیغ‌های فیل عروسکی را بشنوید.
در همین بین یکی از گوشهای کیوتی به یک بشکاف خیاطی گیر می‌کند و با کشیدن‌های مداوم کودی و می در نهایت کنده میشود؛ کیوتی پیش از سقوط و مرگ به پدر و مادر رز می‌گوید که چه‌قدر او را دوست دارد. چنین نکات و لحظاتی در بازی است که باعث میشود نتوانید تشخیص دهید مخاطب این بازی چه کسی است. از طرفی متن دیالوگ‌ها در بسیاری از مواقع به قدری کودکانه و ساده است که ممکن است برای بزرگسالان خسته‌کننده باشد.
در برخی مراحل هم به قدری تاریک و غم‌آلود میشود که قرار دادن کودکان در معرض چنین صحنه‌هایی مشکل‌ساز به‌نظر می‌رسد.
سرعت بازی در نیمه‌ی دوم داستان بسیار کاهش می‌یابد؛ زمان چپترها بسیار طولاتی‌تر میشود و دکتر حکیم، همان کتاب راهنمای عشق از شما می‌خواهد سه پازل کوچک را برای باز کردن قفل آسانسور حل کنید. پس از آن به سه پازل کوچک‌تر دسترسی پیدا می‌کنید.
این تسک‌ها کمی تکراری و اضافی هستند اما به شما کمک می‌کنند به تکه‌هایی کوچک از یک معمای بزرگتر دست پیدا کنید. گاهی ممکن است احساس کنید به جای این کتاب سخنگوی آزاردهنده ترجیح می‌دادید کودی و می درباره‌ی مسائل و تغییرات جدی‌تری صحبت کنند. البته ناگفته نماند که در طول بازی متوجه خواهید شد که همین تسک‌های به‌ظاهر ساده نماد زندگی و اختلاف‌های احتمالی کودی و می هستند.
برای مثال تپه‌هایی که موش‌های کور به‌وجود آورده‌اند می‌تواند به یک کوه تبدیل شده و این زن و شوهر را از هم جدا کند. در حقیقت مانند این است که این بازی می‌خواهد نشان دهد که چه موارد ساده‌ای می‌توانند یک رابطه‌ی خوب را خراب کنند؛ چه بحث درباره‌ی جاروبرقی، چه درباره‌ی موضوعات بزرگ‌تری مانند شغل مادر خانواده. شما می‌توانید بسیاری از بخش‌های زندگی کودی و می را در همین مسیرهای بین پازل‌ها و قورباغه‌سواری‌ها ببینید.
It Takes Two می‌تواند یک تجربه‌ی منحصربه‌فرد باشد که حداکثر استفاده را از گیم‌پلی کوآپ برده است. رابطه‌ی شما با کسی که با او بازی می‌کنید به اندازه‌ی رابطه‌ی کودی و می اهمیت دارد؛ زیرا بدون ارتباط قوی و کار گروهی در این بازی به جایی نمی‌رسید. تلفیق دنیای واقعی و فانتزی در این بازی به طرز شگفت‌انگیزی متفاوت و جذاب است، به‌خصوص در یک گیم‌پلی منحصربه‌فرد که لحظه‌ای از سورپرایز کردن شما غافل نمی‌شود.
در کل می‌توان گفت گیم‌پلی بازی از نگارش آن بسیار قوی‌تر است. البته کیفیت آن در طول این سفر ده پانزده ساعته دائما در حال تغییر است. چه به‌صورت آنلاین بازی کنید چه آفلاین، هر دو بازیکن تصویر را به‌صورت اسپلیت اسکرین می‌بینید. این ویژگی به شما کمک می‌کند بازی را از دید پارتنر خود هم تماشا کنید. جذابیت بصری بازی در این روش کمی از بین می‌رود اما همین ویژگی است استودیو Hazelight را به خالق برجسته‌ی بازی‌های کوآپ تبدیل می‌کند.
مشخصات
لطفا ابتدا وارد سیستم شوید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.
ورود
