اگر به تصویر بالا توجه کنید می‌توانید region مناطق مختلف رو ببینید:
توجه:
Region Free (ریجن فری) برای تمامی مناطق آزاد است.
پلی استیشن ۴ دارای ۴ ریجن است که مانند تصویر زیر بر روی کارتون کنسول PS4 هک می‌شود.
سوپرمسیو(Supermassive) امسال به ماجراهای وحشت‌آور خود وسعت بیشتری داده است؛ هم از نظر تاثیر هم از نظر جغرافیا. توسعه‌دهندگان بازی آنتیل داون (Until Dawn) با دارک پیکچرز انتولوژی: خانه‌ی خاکستر (Dark Pictures Anthology: House of Ashes) شما را به سال ۲۰۰۳ و جنگ عراق می‌برند؛ چیزی فراتر از کشتی‌های تسخیرشده و محاکمه‌ی جادوگران که در سری‌های قبلی این بازی به‌چشم می‌خورد. بازی House of Ashes از جنگ عراق به‌عنوان چیزی بیشتر از یک پس‌زمینه برای بازی و جامپ‌اسکرهایش استفاده می‌کند. این بار هر دو طرف جنگ در مقابل یک تهدید بزرگتر و ترسناک‌تر متحد می‌شوند. بازی House of Ashes در تاریخ ۲۲ اکتبر ۲۰۲۱ در ژانر وحشت و بقا، اکشن و داستان‌محور بر روی پلتفرم‌های PS4، PS5، ایکس‌باکس وان، ایکس‌باکس سری S و X و PC منتشر شد. در ادامه به بررسی این عنوان می‌پردازیم..
House of Ashes هم مانند بازی‌های دیگر سوپرمسیو از عناصر ماوراالطبیعی در افسانه‌ها و رویدادهای تاریخی واقعی استفاده می‌کند. دارک پیکچرز انتولوژی از سال ۲۰۱۹ با بازی Man of Medan نشان داد در زمینه‌ی بازی‌های ژانر وحشت حرف زیادی برای گفتن دارد.
یک سال بعد با انتشار Little Hope داستان ترسناک یک شهر ارواح را بازگو کرد و اکنون در سال ۲۰۲۱ در بحبوحه‌ی جنگ عراق به بین‌انحرین باز گشته است.
House of Ashes در شهری به نام اکِد (Akkad) در ۲۲۳۱ سال پیش از میلاد مسیح رخ می‌دهد؛ به همراه یک مقدمه‌ی جذاب که از شعر نفرین اکد (The Curse of Akkad) الهام گرفته است. این شعر نابودی امپراطوری اکد را بازگو می‌کند.
پس از آنکه پادشاه نارام سین خود را خدا خواند و معبد خدای انلیل را غارت کرد، خشم الهه‌ی سومری را برانگیخت. به همین دلیل او لشگری از قوم گوتیان را فراخواند. House of Ashes هم از افسانه‌ی امپراطوری اکد الهام گرفته و این بار شما را در معبد پازوزو، پادشاه شیاطین قرار می‌دهد.
سپس به سال ۲۰۰۳ می‌رویم. زمانی‌که سربازان در عملیات پیدا کردن سلاح‌های کشتار جمعی صدام حسین به ویرانه‌های یک معبد سومری برخورد می‌کنند. معبدی که در آن موجودات وحشتناکی در آن مخفی شده‌اند.
در House of Ashes شما کنترل ۵ کاراکتر را به دست دارید. این افراد پس از آنکه یکی از ماموریت‌های روزانه‌‌شان با مشکل مواجه می‌شود در ویرانه‌هایی باستانی گرفتار می‌شوند. پس از مدتی آن‌ها متوجه می‌شوند که در این ویرانه‌ها تنها نیستند و موجود دیگری در تاریکی‌ها وجود دارد.
تمام این کاراکترها در طول بازی با مرگ و بقا دست‌وپنجه نرم می‌کنند. با هر تصمیمی که شما در بازی می‌گیرید می‌توانید برای زنده ماندن یا مرگ این کاراکترها تصمیم بگیرید. کاراکترهای بازی در ابتدا به طور کامل معرفی می‌شوند اما نیازی نیست به اطلاعاتی که از آن‌ها داده می‌شود اکتفا کنید.
هرکدام از این افراد، چه خوب چه بد قابلیت رشد و تکامل دارند. به‌علاوه، در طول بازی فرصت کافی برای شناختن هرکدام از کاراکترها خواهید داشت. علاوه‌بر این ۵ بازیکن کاراکترهای فرعی هم در بازی وجود دارند.
شما ریچل کینگ و همسر سابقش اریک و نیک، مردی که ریچل به تازگی با او آشنا شده است را دارید. جیسون، یک سرباز آمریکایی را در گروه دارید که تاریخ ۱۱ سپتامبر را روی کلاه بیسبالش نوشته است. همچنین سلیم یک سرباز عراقی که ممکن است گذشته‌ی او برایتان از بقیه جذاب‌تر باشد.
یک پدر و یک همسر که ناخواسته با جنگی کشیده شده که اعتقادی به آن ندارد و تنها دوست دارد زنده بماند تا تولد پسرش را به او تبریک بگوید.
اگر پیش از این سری بازی‌های دارک پیکچرز را تجربه کرده‌اید، پس می‌دانید که در این بازی هم باید چه انتظاری داشته باشید. همانطور که در طول بازی پیش می‌روید با موقعیت‌هایی روبه‌رو می‌شوید که باید تصمیم بگیرید چه بگویید یا چگونه عمل کنید.
لحظات کلیدی زیادی هم در این بازی وجود دارند که باید در مواجهه با آن‌ها سریعا تصمیم‌گیری کنید و از موانع عبور کنید؛ برای مثال فشار دادن پی در پی دکمه برای بستن در روی انمی‌ها یا عکس‌العمل سریع در برابر اهداف قبل از اینکه فرصت را از دست بدهید.
به خاطر داشته باشید گاهی اوقات هیچ کاری را انجام ندادن ممکن است بهترین راه برای نجات جان بقیه باشد.
شما آزادی کامل برای کنترل کاراکتر خود را فرم سوم‌شخص دارید تا بتوانید ویرانه‌ها را به خوبی جست‌وجو کنید. برای اولین بار است که در این سری بازی کنترل دوربین به عهده‌ی بازیکن است و یک زاویه‌ی ثابت ندارد. این ویژگی خوبی است و اصلا نیازی نیست نگران کم شدن میزان ترس و استرس در بازی باشید؛ البته ممکن است در فضاهای کوچک و محدود کمی مشکل ایجاد کند.
حرکت آهسته‌ی کاراکترها و چرخش آن‌ها بدون شک می‌تواند به میزان استرس بازی بیفزاید. House of Ashes هنوز هم یک بازی بسیار ترسناک به‌شمار می‌رود. راهروهای تنگ و تاریک معبد حرکت و دید شما را محدود می‌کند و حس کلاستروفوبیا را مانند هر بازی ترسناک دیگری به شما القا می‌کنند.
البته می‌توان گفت تا زمانی‌که کنترل مستقیم کاراکتر را مسیر بازی در اختیار دارید خطری شما را تهدید نمی‌کند؛ به جز چند جامپ‌اسکر که در زمان‌های بسیار خوبی طراحی شده‌اند. لحظات ترسناک بازی خیلی سریع می‌گذرند اما نبردهای شما با هیولاهای بازی و صحنه‌های اکشن جزو لحظات هیجان‌انگیز بازی به‌شمار می‌رود.
گاهی اوقات واکنش و تصمیم شما در یک لحظه می‌تواند بسیار حیاتی باشد و این یکی از ویژگی‌هایی است که استرس و وحشتی به شما القا می‌کند که در کمتر بازی دیگری شاهد آن هستید.
این که می‌توانید با یک تصمیم مسیر داستان بازی را عوض کنید و بازی به شکل بی‌رحمانه‌ای سیو می‌شود و هیچ راهی برای جبران اشتباهتان نمی‌گذارد یک روش داستان‌گویی جسورانه و شجاعانه است.
همین ویژگی است که House of Ashes را از ابتدا تا انتها هیجان‌انگیز و جذاب می‌سازد. صحنه‌های زیادی از QTE ها وجود دارد که می‌تواند برای زنده ماندن یا مرگ کاراکترها سرنوشت‌ساز باشد.
این صحنه‌ها معمولا کوتاه هستند و پیش از شروع به شما راهنمایی‌هایی داده می‌شود. اما کاملا سرنوشت‌ساز هستند و ممکن است به مرگ فوری یک کاراکتر منجر شوند. شما به‌هیچ وجه نمی‌دانید چه اتفاقی خواهد افتاد و همین موضوع است که کاملا با اعصاب شما بازی می‌کند.
هرکدام از کاراکترها ویژگی شخصیت خاص خود را دارند که این ویژگی‌ها ممکن است در روند بازی تاثیر بگذارد. برای مثال ممکن است زمانی‌که یک کاراکتر را کنترل نمی‌کنید به گونه‌ی خاصی رفتار کند. بازی هیچ‌وقت به شما نمی‌گوید تصمیماتی که می‌گیرید چگونه روی ویژگی‌های شخصیتی کاراکترها تاثیر می‌گذارد.
تصمیمات شما در طول بازی به تصمیم‌هایی از روی عقل یا احساس تقسیم‌بندی می‌شوند. اما بازی هیچ‌وقت عواقب تصمیم شما را توضیح نمی‌دهد. بهترین کار این است که گزینه‌ای را انتخاب کنید که به‌نظر خودتان درست‌تر است؛ چه آنطور که از شخصیت کاراکترها برداشت می‌کنید چه خودتان را در آن موقعیت قرار دهید و تصمیم بگیرید.
اکنون بدون آنکه داستان بازی را برای شما اسپویل کنیم کمی درباره‌ی روند بازی صحبت می‌کنیم. برخی تصور می‌کردند انتخاب کاراکترهای سرباز، متخصص و آموزش‌دیده برای جنگ و مسلح به سلاح‌های پیشرفته به جای شهروندان معمولی می‌تواند یک نقطه ضعف باشد؛ آن هم کاهش میزان ترس و وحشتی است که در دیگر بازی‌های دارک پیکچرز تجربه می‌کردیم.
خبر خوب این است که این یک تغییر مهم است و این فرضیه کاملا بی‌اساس است. زمانی‌که این سربازان به زیرزمین می‌رسند از هم جدا می‌شوند و به هیچ وجه برای آنچه که قرار است پیش رویشان قرار بگیرد آماده نیستند.
سوپرمسیو همیشه گیمرها را با روایت داستان و گیم‌پلی غافلگیر می‌کند؛ به‌خصوص باتوجه به اینکه مکانیک بازی تقریبا برای طرفداران آن آشنا است.
دیالوگ‌ها و اجرای کلی بازی در سری دارک پیکچرز انتولوژی در هر بازی بهتر از قبل شده و ارتقا آن قابل مشاهده است. House of Ashes یکی از قوی‌ترین نسخه‌های این سری به‌شمار می‌رود.
این بازی دارای جامپ اسکرهای متعددی است اما به غیر از این لحظات می‌تواند به‌خوبی با روندی آهسته حس ترس را به شما منتقل کند.
درست مانند فیلم‌های ترسناکی که همیشه می‌بینیم، این سربازان را نوجوانانی تصور کنید که در یک خانه‌ی تسخیرشده گیر افتاده‌اند. شما در معبدی باستانی هستید که هزاران سال پیش برای تکریم الهه‌ها ساخته شده است.
شما برای ادامه‌ی مسیر مجبور هستید در تاریکی پیش بروید اما نمی‌دانید چه چیزی در تاریکی انتظار شما را می‌کشد؛ انگار موجودی مانند یک شیطان باستانی، چیزی فراتر از تصورات فانی شما به سراغتان می‌آید.
اگر طرفدار اسطوره‌شناسی هستید قطعا از این بازی لذت خواهید برد زیرا House of Ashes شما را به دوران باستان بین‌النحرین می‌برد. اگر کمی بیشتر جست‌وجو کنید می‌توانید اطلاعات جالب‌تری درباره‌ی رازهای این دوره به‌دست بیاورید اما متاسفانه پازوزو (Pazuzu) پادشاه شیاطین علاقه‌ی زیادی به کاراکترهای این بازی نشان نمی‌دهد.
در کل می‌توان نتیجه گرفت که House of Ashes می‌تواند شما را در طول بازی میخکوب کند و انتظارات شما را از یک بازی وحشت و بقا برآورده کند. اگر بازی‌های کوآپ برایتان جالب است می‌توانید به همراه دوستانتان هم این بازی را تجربه کنید. شاید این بازی نسبت به عنوان‌های قبلی تغییر چندانی در گیم‌پلی نداشته است اما داستان جذاب و اجرای فوق‌‌العاده می‌تواند شما را کاملا سرگرم کند. با وجود ایرادهای جزئی می‌شود گفت که House of Ashes نقطه‌ی اوج بازی‌های دارک پیکچرز انتولوژی است. انتخاب‌های شما می‌تواند سرنوشت و مرگ و زندگی یک کاراکتر را رقم بزند. همچنین بازی دارای یک پایان منطقی و قابل قبول است و می‌توان گفت سوپرمسیو در مسیر درستی قدم برداشته است.
مشخصات
لطفا ابتدا وارد سیستم شوید.
ورودیک حساب کاربری رایگان برای ذخیره آیتم‌های محبوب ایجاد کنید.
ورود
